۴۸۳ بار خوانده شده

آفتاب نیمه‌شب

ای خوب رخ که پرده نشینی و بی‏حجاب
ای صدهزار جلوه‏گر و باز در نقاب

ای آفتابِ نیم شب، ای ماهِ نیمروز
ای نجم دوربین که نه ماهی، نه آفتاب

کیهان طلایه دارت و خورشید سایه‏ات
گیسوی حور خیمه ناز تو را طناب

جانهای قدسیان همه در حسرتت به سوز
دلهای حوریان همه در فرقتت کباب

انموذج جمالی و اسطوره جلال
دریای بیکرانی و عالم همه سراب

آیا شود که نیم نظر سوی ما کنی
تا پر گشوده کوچ نماییم از این قِباب

ای جلوه ات جمالْ دهِ هرچه خوبرو
ای غمزه ات هلاکْ کنِ هر چه شیخ و شاب

چشم خرابِ دوست خرابم نموده است
آبادی دو کوْن به قربان این خراب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:خانقاهِ دل
گوهر بعدی:دریا و سراب
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.