۵۹۲ بار خوانده شده

جان جهان

به تو دل بستم و غیر تو کسی نیست مرا
جُز تو ای جان جهان، دادرسی نیست مرا

عاشق روی توام، ای گل بی مثل و مثال
به خدا، غیر تو هرگز هوسی نیست مرا

با تو هستم، ز تو هرگز نشدم دور؛ ولی
چه توان کرد که بانگ جرسی نیست مرا

پرده از روی بینداز، به جان تو قسم
غیر دیدار رخت ملتمسی نیست مرا

گر نباشی برم، ای پردگی هرجایی
ارزش قدس چو بال مگسی نیست مرا

مده از جنت و از حور و قصورم خبری
جز رخ دوست نظر سوی کسی نیست مرا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حُسن ختام
گوهر بعدی:شرح جلوه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.