۲۸۳ بار خوانده شده
ای ساقییی که آن می اَحْمَر گرفتهیی
وِیْ مُطربی که آن غَزَلِ تَر گرفتهیی
ای دِلْبَری که ساقی و مُطرب فَنا شدند
تا تو نِقاب از رُخِ عَبْهَر گرفتهیی
ای میرِ مَجْلِسی که تو را عشقْ نام گشت
این چه قیامَت است، که از سَر گرفتهیی؟
ای خُمِّ خُسروان که تو دارویِ هر غَمی
رَنْجور نیستی تو، چرا سَر گرفتهیی
جانیست بَسْ لَطیف و جهانیست بَسْ ظَریف
وین هر دو پَرده را زِ میان بَرگرفتهیی
از جان و از جهانْ دلِ عاشق رُبودهیی
اَلْحَق شکارِ نازک و لاغَر گرفتهیی
ای آن کِه تو شکارِ چُنین دامْ گشتهیی
مُلْکِ هزار خُسرو و سَنْجَر گرفتهیی
در عینِ کُفر، جوهرِ ایمان رُبودهیی
در دوزخیّ و جَنَّت و کوثَر گرفتهیی
ای عارفی که از سِرِ مَعْروفْ واقِفی
وِیْ سادهیی که رنگِ قَلَنْدَر گرفتهیی
در بَحْرِ قُلْزُمیّ و تو را بَحْر تا به کَعْب
در آتشیّ و خویِ سَمَنْدَر گرفتهیی
ای گُل که جامهها بِدَریدی زِ عاشقی
تا خانهیی میانهٔ شِکَّر گرفتهیی
ای باد از تکَبُّر پَرهیز کُن زِ مُشک
چون بویِ آن دو زُلْفِ مُعَنْبَر گرفتهیی
ای غَمْزههات مَست، چو ساقی تویی بِدِه
یک دَم خَمُش مَباش، چو ساغَر گرفتهیی
بَهرِ نِثارِ مَفْخَرِ تبریز، شَمسِ دین
ای رویِ زَرد، سکّهٔ زَرگَر گرفتهیی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
وِیْ مُطربی که آن غَزَلِ تَر گرفتهیی
ای دِلْبَری که ساقی و مُطرب فَنا شدند
تا تو نِقاب از رُخِ عَبْهَر گرفتهیی
ای میرِ مَجْلِسی که تو را عشقْ نام گشت
این چه قیامَت است، که از سَر گرفتهیی؟
ای خُمِّ خُسروان که تو دارویِ هر غَمی
رَنْجور نیستی تو، چرا سَر گرفتهیی
جانیست بَسْ لَطیف و جهانیست بَسْ ظَریف
وین هر دو پَرده را زِ میان بَرگرفتهیی
از جان و از جهانْ دلِ عاشق رُبودهیی
اَلْحَق شکارِ نازک و لاغَر گرفتهیی
ای آن کِه تو شکارِ چُنین دامْ گشتهیی
مُلْکِ هزار خُسرو و سَنْجَر گرفتهیی
در عینِ کُفر، جوهرِ ایمان رُبودهیی
در دوزخیّ و جَنَّت و کوثَر گرفتهیی
ای عارفی که از سِرِ مَعْروفْ واقِفی
وِیْ سادهیی که رنگِ قَلَنْدَر گرفتهیی
در بَحْرِ قُلْزُمیّ و تو را بَحْر تا به کَعْب
در آتشیّ و خویِ سَمَنْدَر گرفتهیی
ای گُل که جامهها بِدَریدی زِ عاشقی
تا خانهیی میانهٔ شِکَّر گرفتهیی
ای باد از تکَبُّر پَرهیز کُن زِ مُشک
چون بویِ آن دو زُلْفِ مُعَنْبَر گرفتهیی
ای غَمْزههات مَست، چو ساقی تویی بِدِه
یک دَم خَمُش مَباش، چو ساغَر گرفتهیی
بَهرِ نِثارِ مَفْخَرِ تبریز، شَمسِ دین
ای رویِ زَرد، سکّهٔ زَرگَر گرفتهیی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.