۲۷۳ بار خوانده شده
میزَنَم حَلْقهیْ دَرِ هر خانهیی
هست در کویِ شما دیوانهیی؟
مُرغِ جان، دیوانهٔ آن دامْ شُد
دامِ عشقِ دِلْبَری، دُردانهیی
عقلها نَعره زَنان کآخِر کجاست
در جُنونْ دریادلی، مَردانهیی؟
ای خدا مَجنونِ آن لیلی کجاست
تا به گوشَش دَردَمیم افسانهیی؟
زان کِه گوشِ عقلْ نامَحْرم بُوَد
از فُسون عاشقان، بیگانهیی
سِلْسِلهیْ زُلفی که جانْ مَجنونِ اوست
مَیْل دارد با شِکَسته شانهیی
شهرِ ما پُرفِتْنه و پُرشور شُد
اَلْغیاث، از فِتْنهیی، فَتّانهیی
زوتَر ای قَفّال مِفْتاحی بِساز
کَزْ فَرَج باشد وِرا دَندانهیی
هین خَمُش کُن، کَژْ مَرو، فَرزین نهیی
کِی چو فرزین کَژْ رَوَد فَرزانهیی؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
هست در کویِ شما دیوانهیی؟
مُرغِ جان، دیوانهٔ آن دامْ شُد
دامِ عشقِ دِلْبَری، دُردانهیی
عقلها نَعره زَنان کآخِر کجاست
در جُنونْ دریادلی، مَردانهیی؟
ای خدا مَجنونِ آن لیلی کجاست
تا به گوشَش دَردَمیم افسانهیی؟
زان کِه گوشِ عقلْ نامَحْرم بُوَد
از فُسون عاشقان، بیگانهیی
سِلْسِلهیْ زُلفی که جانْ مَجنونِ اوست
مَیْل دارد با شِکَسته شانهیی
شهرِ ما پُرفِتْنه و پُرشور شُد
اَلْغیاث، از فِتْنهیی، فَتّانهیی
زوتَر ای قَفّال مِفْتاحی بِساز
کَزْ فَرَج باشد وِرا دَندانهیی
هین خَمُش کُن، کَژْ مَرو، فَرزین نهیی
کِی چو فرزین کَژْ رَوَد فَرزانهیی؟
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۱۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.