۵۱۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۸۹۵

چاره‌یی کو بهتر از دیوانگی؟
بِسْکُلَد صد لَنْگَر از دیوانگی

ای بَسا کافَر شُده از عقلِ خویش
هیچ دیدی کافَر از دیوانگی؟

رنجْ فَربه شُد، بُرو دیوانه شو
رنجْ گَردد لاغَر از دیوانگی

در خَراباتی که مَجنونان رَوَند
زود بِسْتان ساغَر از دیوانگی

اَهْ چه مَحْرومَند و چه بی‌بَهره‌اند
کیْقُباد و سَنْجَر از دیوانگی

شاد و مَنصورند و بَسْ بادولتند
فارِسانِ لشکَر از دیوانگی

بَررَوی بر آسْمان، هَمچون مسیح
گَر تو را باشد پَر از دیوانگی

شَمسِ تبریزی برایِ عشقِ تو
بَرگُشادم صد دَر از دیوانگی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۹۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.