۳۰۳ بار خوانده شده
ای نرفته از دلِ من اَنْدَرآ، شاد آمدی
ای تو شمعِ شب فُروزی، مَرحَبا، شاد آمدی
خانقاهِ روحیان را از تو حُلْو و حَمزها
جانِ جانِ صوفیانی، اَلصَّلا، شاد آمدی
شب چو چَتر و مَهْ چو سُلطان میدَوَد در زیرِ چَتر
وَزْ تو تخت و تاجِ ما و چَترِ ما، شاد آمدی
بیگَهان در پیش کردی روحهایِ پاک را
ای صَحابهیْ عشق را چون مُصطفی، شاد آمدی
ای کِه آن رَحْمَت نِمودی از پِیِ چندین فِراق
مینگُنجَم زین طَرَب در هیچ جا، شاد آمدی
من گُمانها داشتم اَنْدَر وَفایِ لُطفِ تو
لیک در وَهْمَم نیامد این وَفا، شاد آمدی
پَرده داری کُن تو ای شب کان مَهْ اَنْدَر خلوت است
مُطربا پیوند کُن تو پَردهها، شاد آمدی
چون به نَزدِ پَردهدارِ شَمسِ تبریزی رَسی
بِشْنَوی از شش جِهَت کِی خوش لِقا، شاد آمدی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
ای تو شمعِ شب فُروزی، مَرحَبا، شاد آمدی
خانقاهِ روحیان را از تو حُلْو و حَمزها
جانِ جانِ صوفیانی، اَلصَّلا، شاد آمدی
شب چو چَتر و مَهْ چو سُلطان میدَوَد در زیرِ چَتر
وَزْ تو تخت و تاجِ ما و چَترِ ما، شاد آمدی
بیگَهان در پیش کردی روحهایِ پاک را
ای صَحابهیْ عشق را چون مُصطفی، شاد آمدی
ای کِه آن رَحْمَت نِمودی از پِیِ چندین فِراق
مینگُنجَم زین طَرَب در هیچ جا، شاد آمدی
من گُمانها داشتم اَنْدَر وَفایِ لُطفِ تو
لیک در وَهْمَم نیامد این وَفا، شاد آمدی
پَرده داری کُن تو ای شب کان مَهْ اَنْدَر خلوت است
مُطربا پیوند کُن تو پَردهها، شاد آمدی
چون به نَزدِ پَردهدارِ شَمسِ تبریزی رَسی
بِشْنَوی از شش جِهَت کِی خوش لِقا، شاد آمدی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۸۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.