۳۵۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۷۰۷

کجایید ای شَهیدانِ خدایی؟
بَلاجویانِ دشتِ کربلایی

کجایید ای سَبُک روحانِ عاشق؟
پَرنده‌‌تَر زِ مُرغانِ هوایی

کجایید ای شَهانِ آسْمانی؟
بِدانسته فَلَک را دَرگُشایی

کجایید ای زِ جان و جا رَهیده؟
کسی مَر عقل را گوید کجایی؟

کجایید ای دَرِ زندان شِکَسته؟
بِداده وام داران را رَهایی

کجایید ای دَرِ مَخْزَن گُشاده؟
کجایید، ای نَوایِ‌ بی‌نَوایی؟

دَران بَحْرید کین عالَمْ کَفِ اوست
زمانی بیش دارید آشنایی

کَفِ دریاست صورت‌‌هایِ عالَم
زِ کَفْ بُگْذَر، اگر اَهْلِ صَفایی

دِلَم کَف کرد کین نَقْشِ سُخَن شُد
بِهِل نَقْش و به دل رو، گَر زِ مایی

بَرآ ای شَمسِ تبریزی زِ مَشرق
که اصلِ اصلِ اصلِ هر ضیایی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۰۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.