۳۴۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۷۰۱

مرا هر لحظه قُربان است جانی
تو را هر لحظه در بَنده گُمانی

دو چَشمِ تو بَیانِ حالِ من بَسْ
که روشن‌تَر ازین نَبْوَد بیانی

جهان چون نِی هزاران ناله دارد
که یک نِی دید از شِکَّرسِتانی

ازان شِکَّرسِتان دیدم نشان‌ها
ندیدم از تو شیرین‌‌تَر نشانی

مثالِ عشق، پیداییّ و پنهان
ندیدم هَمچو تو پیدا، نَهانی

جهانْ جویایِ توست و جایِ آن هست
مَثَل بِشْنو که جان بِهْ از جهانی

نه‌یی بر آسْمان ای ماه لیکِن
شود هر جا که تابی، آسْمانی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۰۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.