۲۲۵۰ بار خوانده شده

حرف طرب انگیز

هیچ جز یاد تو رویای دلاویزم نیست
هیچ جز نام تو حرف طرب انگیزم نیست

عشق می ورزم و می سوزم و فریادم نه
دوست می دارم و می خواهم و پرهیزم نیست

نور می بینم و می رویم و می بالم شاد
شاخه می گسترم و بیم ز پاییزم نیست

تا به گیتی دل از مهر لبریزم هست
کار با هستی از دغدغه لبریزم نیست

بخت آن را که شبی پاک تر از باد سحر
با تو ای غنچه نشکفته بیامیزم نیست

تو به دادم برس ای عشق که با این همه شوق
چاره جز آنکه به آغوش تو بگریزم نیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:در بیشه زار یادها
گوهر بعدی:راز نگهدارترین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.