۳۱۶۴ بار خوانده شده

بیگانه

غم آمده، غم آمده، انگشت بر در می ‌زند
هر ضربهٔ انگشت او بر سینه خنجر می ‌زند

ای دل بکش یا کشته شو؛ غم را در این‌جا ره مده
‌گر غم در این‌جا پا نهد، آتش به جان درمی ‌زند

از غم نیاموزی چرا ای دلربا رسم وفا؟
غم با همه بیگانگی هر شب به ما سر می ‌زند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غبار بیابان
گوهر بعدی:سینه گرداب
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.