۶۹۵ بار خوانده شده
ای شده چون سنگ سیاهی صبور
پیش دروغ همه لبخندها
بسته چو تاریکی جاویدگر
خانه به روی همه سوگندها
من ز تو باور نکنم، این تویی؟
دوش چه دیدی، چه شنیدی، به خواب؟
بر تو، دلا! فرخ و فرخنده باد
دولت این لرزش و این اضطراب
زندهتر از این تپش گرم تو
عشق ندیده ست و نبیند دگر
پاکتر از آه تو پروانهای
بر گل یادی ننشیند دگر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
پیش دروغ همه لبخندها
بسته چو تاریکی جاویدگر
خانه به روی همه سوگندها
من ز تو باور نکنم، این تویی؟
دوش چه دیدی، چه شنیدی، به خواب؟
بر تو، دلا! فرخ و فرخنده باد
دولت این لرزش و این اضطراب
زندهتر از این تپش گرم تو
عشق ندیده ست و نبیند دگر
پاکتر از آه تو پروانهای
بر گل یادی ننشیند دگر
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:لحظه
گوهر بعدی:گرگ هار
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.