۱۰۶۸۱ بار خوانده شده

به دیدارم بیا هر شب

به دیدارم بیا هر شب، در این تنهایی ِ تنها و تاریک ِ خدا مانند
دلم تنگ است
بیا ای روشن، ای روشن‌تر از لبخند
شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی‌ها
دلم تنگ است
بیا بنگر، چه غمگین و غریبانه
در این ایوان سرپوشیده، وین تالاب مالامال
دلی خوش کرده‌ام با این پرستوها و ماهی‌ها
و این نیلوفر آبی و این تالاب مهتابی
بیا ای همگناه ِ من درین برزخ
بهشتم نیز و هم دوزخ
به دیدارم بیا، ای همگناه، ای مهربان با من
که اینان زود می‌پوشند رو در خواب‌های بی گناهی‌ها
و من می‌مانم و بیداد بی خوابی
در این ایوان سرپوشیدهٔ متروک
شب افتاده ست و در تالاب ِ من دیری ست
که در خوابند آن نیلوفر آبی و ماهی‌ها، پرستوها
بیا امشب که بس تاریک و تن‌هایم
بیا ای روشنی، اما بپوشان روی
که می‌ترسم ترا خورشید پندارند
و می‌ترسم همه از خواب برخیزند
و می‌ترسم همه از خواب برخیزند
و می‌ترسم که چشم از خواب بردارند
نمی‌خواهم ببیند هیچ کس ما را
نمی‌خواهم بداند هیچ کس ما را
و نیلوفر که سر بر می‌کشد از آب
پرستوها که با پرواز و با آواز
و ماهی‌ها که با آن رقص غوغایی
نمی‌خواهم بفهمانند بیدارند
شب افتاده ست و من تنها و تاریکم
و در ایوان و در تالاب من دیری ست در خوابند
پرستوها و ماهی‌ها و آن نیلوفر آبی
بیا ای مهربان با من!
بیا ای یاد مهتابی!
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:آنک! ببین ...
گوهر بعدی:روز و شب
نظرها و حاشیه ها
من
۱۴۰۰/۱۲/۱۲ ۲۰:۰۵

محض اطلاع شمایی که گفتین بخش تاریکی خدا مانند بد بوده اول برو ادبیات یاد بگیر
اینجا خدا رو به تاریکی تشبیه نکرده تاریکی و گفته که اندازه خدا بزرگه

Ali
۱۳۹۹/۹/۱۵ ۲۰:۰۹

به دیدارم بیا...ای مهربان با من

Ali
۱۳۹۹/۹/۱۵ ۲۰:۰۷

عالی بود...

پونا
۱۳۹۹/۸/۲۶ ۱۵:۵۷

میشه لطفا بگی این شعر تو کدوم کتابش چاپ شده؟

گوهرین: با سلام و احترام. در مجموعه "دوزخ، امّا سرد" منتشر شده است.

امین دهقانی
۱۳۹۹/۸/۱۸ ۰۹:۱۱

دلم میخواست درحد توانم کمک کنم ولی آخه "تاریکیه "خدا" مانند!!!!
امیدوارم روحت تو همون تاریکی ای ک فکر میکردی خداست تاابد گم بشه و هیچوقت راه روشنایی رو پیدا نکنه