۳۶۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۳۸۰

پیشِ جوشِ عَفوِ بی‌حَدِّ تو شاه
توبه کردن از گناه، آمد گناه

بَس که گُمرَه را کُنی بَس جُست و جو
گُمرَهی گشته‌ست فاضِل تَر زِ راه

مَنطِقَم را کرد ویران، وَصفِ تو
راهِ گفتن بَسته شُد، مانده‌ست آه

آه دَردَت را ندارم مَحْرَمی
چون علی اَه می‌کُنم در قَعْرِ چاه

چَهْ بِجوشَد، نِی بِرویَد از لَبَش
نِی بِنالَد، رازِ من گردد تَباه

بَس کُن ای نِی، ز آنک ما نامَحْرَمیم
زان شِکَر ما را و نِی را عُذر خواه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۷۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.