۳۱۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۳۴۵

چو بیگاه است و باران، خانه خانه
صَلایِ جُمله یاران، خانه خانه

چو جُغدان چند این مَحْروم بودن
به گِرداگِردِ ویران؟ خانه خانه

اَیا اَصْحابِ روشن دل، شِتابید
به کوریْ جُمله کوران، خانه خانه

اَیا ای عاقِلِ هُشیارِ پُرغَم
دلِ ما را مَشوران، خانه خانه

به نَقْشِ دیو، چند این عشقبازی؟
لَقَبْشان کرده حوران، خانه خانه

بِدیدی دانه و خَرمَن ندیدی
بِدین حالَند موران، خانه خانه

مَکُن چون و چرا، بُگْذار یارا
چَرا را با سُتوران، خانه خانه

دَران خانه سَماعِ خَتْنه سور است
وَلیکِن با طَهوران، خانه خانه

بِنا کرده‌‌ست شَمسُ الدّینِ تبریز
برایِ جَمعِ عوران، خانه خانه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۴۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.