۲۷۸ بار خوانده شده

فی الرضاء والتَّسلیم

هست حق را ز بهر جان شریف
اندر اثناء حکم صنع لطیف

داند آنکس که خُرده‌دان باشد
کانچه او کرد خیرت آن باشد

نیک نز میل و بد نه ز اسبابست
بد نه از فصد لیک جلّابست

نام نیکو و زشت از من و تست
کار ایزد نیکو بُوَد به درست

گرچه باشد به ظاهر آن همه خوب
لیک باطن بود همه معیوب

کی بسازد به حکم مطلق تو
باد با بادبان زورق تو

خیر و شر نیست در جهان اصلا
نیست چیزی ازو نهان اصلا

مرگ اگر چند بد نکوست ترا
مال و میراثها ازوست ترا

هرچه در خلق سوزی و سازیست
اندر آن مر خدای را رازیست

ای بسا شیر کان ترا آهوست
وی بسا درد کان ترا داروست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:التمثیل فی معنی اولئک کالانعام بل هم اضل
گوهر بعدی:فی الحذر عن‌القدر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.