۲۸۶ بار خوانده شده

فی صفة‌الزهد و الزّاهد

زاهدی از میان قوم بتاخت
به سرِِ کوه رفت و صومعه ساخت

روزی از اتّفاق دانایی
عالمی پُر خرد توانایی

برگذشت و بدید زاهد را
آن چنان پارسای عابد را

گفت ویحک چرا براین بالای
ساختستی مقام و مسکن و جای

گفت زاهد که اهل دنیا پاک
در طلب کردنش شدند هلاک

بازِ دنیا شده است در پرواز
در فکنده به هر دیار آواز

به زبانی فصیح می‌گوید
در جهان صیدِِ خویش می‌جوید

هر زمان گوید اهل دنیی را
جفت بلوی و فرد مولی را

وای آن کو ز من حذر نکند
در طلب کردنم نظر نکند

تا نگردد چنانکه در فسطاط
اندکی مرغ و باز بر افراط
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:من زَهَد فی‌الدّنیا وَجَد مُلکا لایبلی
گوهر بعدی:فی حُبّ الدُّنیا و صفة اهله
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.