۳۱۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۳۰۲

هُشیار شُدم ساقی، دَستار به من وا دِهْ
یا مَشکِ سَقا پُر کُن، یا مَشکْ به سَقّا دِهْ

نیمی بِخور ای ساقی ما را بِدِه آن باقی
وَاللّهْ که غَلَط گفتم، نی نی همه ما را دِهْ

ای فِتْنهٔ مَرد و زن امشب دَرِ من بِشْکَن
رَختِ من و نَقْدِ من بَردار و به یَغما دِهْ

خواهی که همه دریا آبِ حَیَوان گردد؟
از جامِ شرابِ خود یک جُرعه به دریا دِهْ

خواهی که مَهْ و زُهره چون مُرغ فُرود آید؟
زان میْ که به کَف داری یک رَطْلْ به بالا دِهْ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.