۳۲۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۶۴

باز از شراب فتنه خرابم نمی کنی
در آتش کرشمه کبابم نمی کنی

صد شیشه گشت خالی و صد خُم به ته رسید
وز جرعه ای هنوز خرابم نمی کنی

صد پرسشم ز هر سر مو می کنی، ولی
یک بار عنایتی به جوابم نمی کنی

بهر فریب، سایه بیاندازیم به سر
در زیر چرخ سدره به خوابم نمی کنی

صد ناله سوخت در دل و در بزم خود هنوز
فریاد بخش چنگ و ربابم نمی کنی

مردم ز ننگ هوش و مستانه خنده ای
دریا کش محیط شرابم نمی کنی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۶۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.