۲۷۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۲۱۰

طَرَب اَنْدَر طَرَب است او، که دَرِ عقل شِکَست او
تو بِبین قدرَتِ حَق را، چو دَرآمَد خوش و مَست او

همه امروز چُنانیم که سَر از پایْ ندانیم
همه تا حَلْق دَرآبیم و دَرین حَلقه نِشَست او

چو چُنین باشد مَحْرم، کِه خورَد غَم؟ کِه خورَد غَم؟
به سَبو دِهْ میِ خوشْ دَم، که قَدَح را بِشِکَست او

شَهِ من باده فِرستَد، به چه رو میْ نَپَرستم
هَله ای مُطرب بَرگو که زِهی باده پَرَست او
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۰۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.