۳۳۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۱۰۲

چیست با عشقْ آشنا بودن؟
به جُز از کامِ دلْ جُدا بودن

خون شدن، خونِ خود فرو خوردن
با سگانْ بر دَرِ وَفا بودن

او فِدایی‌ست، هیچ فرقی نیست
پیشِ او مرگ و نَقلْ یا بودن

رَو مُسلمان سِپَر سَلامَت باش
جَهد می‌کُن به پارسا بودن

کین شهیدانْ زِ مرگ نَشْکیبَند
عاشقانند بر فَنا بودن

از بَلا و قَضا گُریزی تو
تَرسِ ایشان زِ بی‌بَلا بودن

شَشه می‌گیر و روزِ عاشورا
تو نَتانی به کربلا بودن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.