۵۷۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۰۹۹

چند نَظّارهٔ جهان کردن؟
آب را زیرِ کَهْ نَهان کردن؟

رنج گوید که گنج آوَرْدم
رنج را باید اِمْتِحان کردن

آن کِه از شیرْ خون رَوان کرده‌ست
شیر داند زِ خونْ رَوان کردن

آسْمان را چو کرد هَمچون خاک
خاک را دانَد آسْمان کردن

بعد از این شیوهٔ دِگَر گیرم
چند بیگارِ دیگران کردن؟

تیز بَرداشتی تو ای مُطرب
این به آهستگی توان کردن

این گِران زَخْمه‌یی‌ست، نَتْوانیم
رَقْص بر پَردهٔ گِران کردن

یک دو اَبریشَمَک فروتَر گیر
تا توانیم فَهْمِ آن کردن

اندک اندک زِ کوهْ سنگ کَشَند
نَتَوان کوه را کَشان کردن

تا نبینند جانِ جان‌‌ها را
کِی توان سَهْلْ تَرکِ جان کردن؟

بِنِما ای ستاره کَنْدر ریگ
نَتَوان راهْ‌‌ بی‌نشان کردن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۹۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.