۳۰۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۰۷

نیشی گرفته سینهٔ خویش ریش می کنیم
تا هست فرصتم ادب خویش می کنیم

نایاب گوهریست مرادم و گر نه من
دریوزه از نوانگر و درویش می کنیم

بیهوده رفتنم ز فروماندگی به است
تا خضر نیست رهبری خویش می کنیم

دانم که نیست چاره و هر دم ز اضطراب
آزار عقل مصلحت اندیش می کنیم

عرفی اگر ز کاوش دل مانده ام چه باک
ناخن ز کار شد، طلب نیش می کنیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.