۳۰۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۲۶

کعبه بی ذوق است و یاران را وداعی می کنیم
مژده اهل دیر را کانجا وداعی می کنیم

گر حدیث عشق کم گویی تو با آسودگان
جای منت هست، تحقیق صداعی می کنیم

زهر کو، خون جگر کو، شهد ناب و شیر چند
صبر دشوار است، با رضوان نزاعی می کنیم

در سماع ای شیخ موج از آستین ما بریز
در شهادت گاه او ما هم سماعی می کنیم

شیوه های زاهدان گر در شمار دین بود
غم مخور عرفی که ما هم اختراعی می کنیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۲۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.