۴۶۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۹۱۴

اگر خواهی مرا میْ در هوا کُن
وَگَر سیری زِ من، رفتم، رَها کُن

نِیَم قانِع به یک جام و به صد جام
دوساله پیشِ تو دارم، قَضا کُن

بِدِه میْ، گَر نَنوشَم، بر سَرَم ریز
وَگَر نیکو نگفتم، ماجَرا کُن

من از قَندم، مرا گویی تُرُش شو؟
تو ماشی را بگیر و لوبیا کُن

سَرِ خُم را به کَهْگِل هین مَبَندا
دلِ خُم را بَرآوَر، دِلْگُشا کُن

مرا چون نِی دَرآوردی به ناله
چو چَنگَم خوش بِساز و بانَوا کُن

اگرچه می‌زنی سیلیم چون دَفْ
که آوازی خوشی داری، صدا کُن

چو دَفْ تَسلیم کردم رویِ خود را
بِزَن سیلیّ و رویَم را قَفا کُن

هَمی زایَد زِ دفّ و کَفْ یک آواز
اگر یک نیست از هَمْشان جُدا کُن

حَریفِ آن لبی ای نِی شب و روز
یکی بوسه پِیِ ما اِقْتِضا کُن

تو بوسه باره‌‌یی و جُمله خواری
نگیری پَند اگر گویم، سَخا کُن

شُدی ای نِی شِکَر زَافْسونِ آن لب
زِلب ای نیشِکَر، رو شُکرها کُن

نه شُکر است این نَوایِ خوش که داری؟
نَوایِ شِکَّرین داری، اَدا کُن

خَموش از ذِکرِ نِی می‌باش یکتا
که نِی گوید که، یکتا را دوتا کُن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۱۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.