۳۶۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۹۰۲

چرا مُنْکِر شُدی ای میرِ کوران؟
نمی‌گویم که مَجنون را مَشوران

تو می‌گویی که بِنْما غَیبیان را
سَتیران را چه نِسْبَت با سُتوران؟

دَرین دریا چه کَشتیّ و چه تَخته
دَرین بَخشِش چه نزدیکان، چه دوران

عَدَم دریاست، وین عالَم یکی کَف
سُلَیمانی‌ست، وین خَلْقان چو موران

زِ جوشِ بَحْر آید کَفْ به هستی
دو پاره کَف بُوَد ایران و توران

دران جوشِش بگو کوشش چه باشد؟
چه می‌لافَند از صَبر این صَبوران؟

ازین بَحْرند زِشتان گشته نَغْزان
ازین موج‌اَند شیرین گشته شوران

نَپَردازی به من ای شَمسِ تبریز
که در عشقَت‌ هَمی‌سوزند حوران
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.