۲۵۱ بار خوانده شده
دل پیش نظر گیر سر و برگ نمو کن
گر مایل نازی سوی این آینه روکن
شایستهٔ تسلیم یقین سجدهٔکس نیست
ای ننگ عبادت عرقی چند وضوکن
تا چشم هوس هرزه نخندد مژه بربند
در جوهر این آینه چاکیست، رفوکن
منظور وفا گر بود امداد ضعیفان
با سبزه خطابیکهکنی از لب جو کن
صد طبلهٔ عطار شکستهست در این دشت
هر خاککه بینی نم آبی زن وبوکن
تحقیق خیالات مقابل نپسندد
تمثال پرستی سر آیینه فرو کن
برچینی دل غیر شکستن چه توانکرد
ابریشم این ساز نوا باخته مو کن
زین ورطه نرستهست کسی بیسر تسلیم
زان پیش کهکشتی شکند فکر کدو کن
از قطرهٔ گمگشته همان بحر سراغست
هرگاه که یادم کنی اندیشهٔ اوکن
بی مطبی از شبهه و تحقیق مبراست
آن روی امیدی که نداری همه سو کن
بیدل طلب راحت اگر مقصد جهد است
چون موج گهر بر دل ناکام غلو کن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
گر مایل نازی سوی این آینه روکن
شایستهٔ تسلیم یقین سجدهٔکس نیست
ای ننگ عبادت عرقی چند وضوکن
تا چشم هوس هرزه نخندد مژه بربند
در جوهر این آینه چاکیست، رفوکن
منظور وفا گر بود امداد ضعیفان
با سبزه خطابیکهکنی از لب جو کن
صد طبلهٔ عطار شکستهست در این دشت
هر خاککه بینی نم آبی زن وبوکن
تحقیق خیالات مقابل نپسندد
تمثال پرستی سر آیینه فرو کن
برچینی دل غیر شکستن چه توانکرد
ابریشم این ساز نوا باخته مو کن
زین ورطه نرستهست کسی بیسر تسلیم
زان پیش کهکشتی شکند فکر کدو کن
از قطرهٔ گمگشته همان بحر سراغست
هرگاه که یادم کنی اندیشهٔ اوکن
بی مطبی از شبهه و تحقیق مبراست
آن روی امیدی که نداری همه سو کن
بیدل طلب راحت اگر مقصد جهد است
چون موج گهر بر دل ناکام غلو کن
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.