۲۴۶ بار خوانده شده
نی سر تعمیر دل دارم نه تن میپرورم
مشت خاکی را به ذوق خون شدن میپرورم
با نگاه دیدهٔ قربانیانم توأمی است
بینفس عمریست خود را درکفن میپرورم
صبر دارم تا کجا آتش به فریادم رسد
تخم نومیدی سپندم سوختن میپرورم
سایه وار آسودگیهایم همان آوارگیست
تیره روزم شام غربت در وطن میپرورم
پیرم و شرمم نمیآید ز افسون امل
عبرتی در سایهٔ نخلکهن میپرورم
بستهام دل را به یاد چین گیسوی کسی
در دماغ نافهای فکر ختن میپرورم
اختیار گوشهٔ خاموشیم بیهوده نیست
قدردان معنیام ربط سخن میپرورم
بیتماشایی نمیباشد تعلق زار جسم
در قفس زین مشت پرگل در چمن میپرورم
اشک مجنون آبیار انتظار عبرتیست
میدمد لیلی نهالی را که من میپرورم
بیدل این رنگی که عریانی ز سازش کم نبود
در قیاس ناز آن گل پیرهن میپرورم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
مشت خاکی را به ذوق خون شدن میپرورم
با نگاه دیدهٔ قربانیانم توأمی است
بینفس عمریست خود را درکفن میپرورم
صبر دارم تا کجا آتش به فریادم رسد
تخم نومیدی سپندم سوختن میپرورم
سایه وار آسودگیهایم همان آوارگیست
تیره روزم شام غربت در وطن میپرورم
پیرم و شرمم نمیآید ز افسون امل
عبرتی در سایهٔ نخلکهن میپرورم
بستهام دل را به یاد چین گیسوی کسی
در دماغ نافهای فکر ختن میپرورم
اختیار گوشهٔ خاموشیم بیهوده نیست
قدردان معنیام ربط سخن میپرورم
بیتماشایی نمیباشد تعلق زار جسم
در قفس زین مشت پرگل در چمن میپرورم
اشک مجنون آبیار انتظار عبرتیست
میدمد لیلی نهالی را که من میپرورم
بیدل این رنگی که عریانی ز سازش کم نبود
در قیاس ناز آن گل پیرهن میپرورم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۷۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.