۳۴۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۷۴۵

فُضول گشته‌ام امروز، جنگ می‌جویم
مَنوش نُکتهٔ مَستان، که یاوه می‌گویم

تَنا بِسوز چو هیزُم، که از تو سیر شُدم
دِلا بُرو تو زِپیشَم، تو را نمی‌جویم

لَگَن نَهاد خیالَش به چَشمهٔ چَشمَم
بَهانه کرد کَزین آبْ جامه می‌شویَم

بِگُفتَمَش که به خونابه جامه چون شویی؟
بِگُفت خونْ همه زان سوست و من از این سویَم

به سویِ تو همه خون است و سویِ من همه آب
نه قِبْطی‌اَم، که دَرین نیلْ موسَوی خویَم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۴۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.