۳۴۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۵۱

آن کس که مرا با دل غمناک بر آورد
نتواندم از بوتهٔ غم پاک بر آورد

آن نشأیِ شوخی که بر آورد گل از شاخ
چون لاله مرا با جگر چاک بر آورد

دود دلم از چشم بداندیش نهان است
با آن که سر از روزن افلاک بر آورد

ذاتش هم خود روست، از آن غیرت معشوق
در بر رخ نظارهٔ ادراک بر آورد

آن گنج که جوید ز ملایک دل عرفی
از عرش فرود آمد و از خاک بر آورد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.