۲۹۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۷۳

خوبان شهر بین که در این مسکن من اند
گه شمع بزم و گاه گل دامن من اند

آن ها که آهوان حرم را کنند صید
در آرزوی ناوک صید افکن من اند

منمای زاهدا در اهل ندامتم
آنان که رهبرند تو را ، رهزن من اند

امشب که روی خلوتم از شمع روی تست
خورشید و مه وظیفه خور روزن من اند

تا دارم از جمال تو گلشن فروز عشق
طوبی و سدره خار و خس گلخن من اند

عرفی نوای نوحه برآرم ، که اهل درد
لب ها گشاده منتظر شیون من اند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.