۲۸۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۵۶

نغمهٔ کز ره تاثیر به شیون نکشد
به سماعش دل ماتم زدهٔ من نکشد

دیت قتل من است که در روز جزا
نزنم دست به دامانش و دامن نکشد

جذبهٔ قهر تو ای ذره ندانم تا کی
از ته غمکدهٔ سینه به روزن نکشد

عاقبت درد همین است که در فصل بهار
دل مرغان خزان دیده به گلشن نکشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.