۳۲۷ بار خوانده شده
ار نالهٔ شبانه اثر بردهایم ما
ناموس گریههای سحر بردهایم ما
سرمای عافیت نشناسیم کز ازل
در گرمسیر عشق به سر بردهایم ما
باد مراد گر نوزد دم به دم چه باک
کشتی ز موج خیز به در بردهایم ما
راهی که خضر داشت ز سرچشمه دور بود
لب تشنگی ز راه دگر بردهایم ما
سود متاع ما چه بود کز دیار عمر
مژگان خشک و دامن تر بردهایم ما
خامی نرفت عرفی و گشتیم بحر و بر
بنشین که آبروی سفر بردهایم ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
ناموس گریههای سحر بردهایم ما
سرمای عافیت نشناسیم کز ازل
در گرمسیر عشق به سر بردهایم ما
باد مراد گر نوزد دم به دم چه باک
کشتی ز موج خیز به در بردهایم ما
راهی که خضر داشت ز سرچشمه دور بود
لب تشنگی ز راه دگر بردهایم ما
سود متاع ما چه بود کز دیار عمر
مژگان خشک و دامن تر بردهایم ما
خامی نرفت عرفی و گشتیم بحر و بر
بنشین که آبروی سفر بردهایم ما
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.