۴۸۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۶۴۷

روزِ شادی‌ست بیا تا هَمِگان یار شویم
دست با هم بِدَهیم و بَرِ دِلْدار شویم

چون دَرو دَنگ شویم و همه یک‌رنگ شویم
همچُنین رَقص‌کُنانْ جانِبِ بازار شویم

روزِ آن است که خوبان همه در رَقص آیند
ما بِبَندیم دُکان‌ها همه بی‌کار شویم

روزِ آن است که تَشریف بِپوشد جان‌ها
ما به مهمانِ خدا بر سَرِ اسرار شویم

روزِ آن است که در باغْ بُتان خیمه زنند
ما به نَظّارهٔ ایشان سویِ گُلْزار شویم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۴۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.