۲۶۳ بار خوانده شده
باغ نیرنگ جنونم نیست آسان بشکفد
خون خورد صد شعله تا داغی به سامان بشکفد
آببار ما ادبکاران گداز جرأت است
چشم ما مشکل که بر رخسار جانان بشکفد
بیدماغی فرصتاندیش شکست رنگ نیست
گل به رنگ صبح بابد دامنافشان بشکفد
تنگنای عرصهٔ موهوم امکان را کجاست
اتفدر وسعتکه یک زخم نمایان بشکفد
در شکست من طلسم عیش امکان بستهاند
رنگ آغوشیکشد تا اینگلستان بشکفد
مهرورزی نیست اینجا کم ز باد مهرگان
چاک زن جیب وفا تا طبع یاران بشکفد
وضع مستوری غبار مشرب مجنون مباد
داغ دل یارب به رنگ ناله عریان بشکفد
قابل نظارِِهٔ آن جلوهگشتن مشکل است
گرهمه صد نرگسستان چشم حیران بشکفد
هیچ تخمی قابل سرسبزی امید نیست
اشک بایدکاشتن چندان که توفان بشکفد
زبن چمن محروم دارد چشم خوابآلودهام
بیبهارینیست حیرتکاش مژگان بشکفد
در گلستانی که دارد اشک بیدل شبنمی
برگ برگش نالهٔ بلبل به دامان بشکفد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
خون خورد صد شعله تا داغی به سامان بشکفد
آببار ما ادبکاران گداز جرأت است
چشم ما مشکل که بر رخسار جانان بشکفد
بیدماغی فرصتاندیش شکست رنگ نیست
گل به رنگ صبح بابد دامنافشان بشکفد
تنگنای عرصهٔ موهوم امکان را کجاست
اتفدر وسعتکه یک زخم نمایان بشکفد
در شکست من طلسم عیش امکان بستهاند
رنگ آغوشیکشد تا اینگلستان بشکفد
مهرورزی نیست اینجا کم ز باد مهرگان
چاک زن جیب وفا تا طبع یاران بشکفد
وضع مستوری غبار مشرب مجنون مباد
داغ دل یارب به رنگ ناله عریان بشکفد
قابل نظارِِهٔ آن جلوهگشتن مشکل است
گرهمه صد نرگسستان چشم حیران بشکفد
هیچ تخمی قابل سرسبزی امید نیست
اشک بایدکاشتن چندان که توفان بشکفد
زبن چمن محروم دارد چشم خوابآلودهام
بیبهارینیست حیرتکاش مژگان بشکفد
در گلستانی که دارد اشک بیدل شبنمی
برگ برگش نالهٔ بلبل به دامان بشکفد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.