۲۹۰ بار خوانده شده
ساغرم بی تو داغ می گردد
نقش پای چراغ میگردد
لالهسان هرگلی که می کارم
آشیان کلاغ میگردد
دور این بزم رنگگردانیست
ششجهت یک ایاغ میگردد
خلق آسودل در عدم عمریست
به وداع فراغ میگردد
در بساطی که من طرب دارم
مطربش بانگ زاغ میگردد
من اگر سر ز خاک بردارم
نقش پا بیدماغ میگردد
شرر کاغذ است فرصت عیش
میپرد رنگ و باغ میگردد
منع پرواز از تپش مکنید
سوختن بیچراغ میگردد
همچو عنقا کجا روم بیدل
گم شدن هم سراغ میگردد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
نقش پای چراغ میگردد
لالهسان هرگلی که می کارم
آشیان کلاغ میگردد
دور این بزم رنگگردانیست
ششجهت یک ایاغ میگردد
خلق آسودل در عدم عمریست
به وداع فراغ میگردد
در بساطی که من طرب دارم
مطربش بانگ زاغ میگردد
من اگر سر ز خاک بردارم
نقش پا بیدماغ میگردد
شرر کاغذ است فرصت عیش
میپرد رنگ و باغ میگردد
منع پرواز از تپش مکنید
سوختن بیچراغ میگردد
همچو عنقا کجا روم بیدل
گم شدن هم سراغ میگردد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.