۲۹۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۵۴۹

زِنْهار مرا مگو که پیرم
پیریّ و فَنا کجا پَذیرم؟

من ماهیِ چَشمه حَیاتَم
من غَرقه بَحرِ شَهْد و شیرم

جُز از لبِ لَعْلِ جان نَنوشَم
غیرِ سَرِ زُلفِ او نگیرم

گَر کَژْ نَهَدَم کَمانِ ابرو
در حُکْمِ کَمانِ او چو تیرم

انداخته‌یی چو تیر دورَم
بَرگیر که از تو ناگُزیرم

پَرَّم تو دَهی چرا نَپَرَّم؟
میرم چو تویی چرا بِمیرم؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.