۳۴۸ بار خوانده شده

وصف شراب

از او بوی دزدیده کافور و عنبر
وز او گونه برده عقیق یمانی

بماند گل سرخ همواره تازه
اگر قطره ای زو به گل بر چکانی

عقیقی شرابی که در آبگینه
درخشان شود چون سهیل یمانی

شود گونهٔ جام باده ز عکسش
ملوّن چو از نور او لعل کانی

به ظلمت سکندر گر او را بدیدی
نکردی طلب چشمهٔ زندگانی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:ای طبع سازوار ...
گوهر بعدی:می و ماه و مریخ
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.