۵۰۶ بار خوانده شده

غزل

ای ز عکس رخ تو ، آینه ماه
شاه حُسنی و ، عاشقانْت سپاه

هر کجا بنگری ، دمد نرگس
هر کجا بگذری ، برآید ماه

روی و موی تو نامهٔ خوبی است
چه بود نامه ، جز سپید و سیاه

به لب و چشم ، راحتی و بلا
به رخ و زلف ، توبه ای و گناه

دست ظالم ، ز سیم کوته به
ای به رخ سیم ، زلف کن کوتاه !
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:نوروز
گوهر بعدی:دستش از پرده برون آمد ...
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.