۴۰۰ بار خوانده شده
حاتم طایی را گفتند از تو بزرگ همت تر در جهان دیدهای یا شنیدهای گفت بلی روزی چهل شتر قربان کرده بودم امرای عرب را پس به گوشه صحرایی به حاجتی برون رفته بودم ،خارکنی را دیدم پشته فراهم آورده. گفتمش به مهمانی حاتم چرا نروی که خلقی بر سماط او گرد آمدهاند؟ گفت
هر كه نان از عمل خويش خورد
منت حاتم طائی نبرد
من او را به همت و جوانمردی از خود برتر دیدم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
هر كه نان از عمل خويش خورد
منت حاتم طائی نبرد
من او را به همت و جوانمردی از خود برتر دیدم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۱۲
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.