۲۹۶ بار خوانده شده
فال تسلیم زن و شوکت شاهی دریاب
گردنی خم کن و معراجکلاهی دریاب
دام تسخیر دو عالم نفس نومیدیست
ای ندامتزده سررشتهٔ آهی دریاب
فرصت صحبتگل پا به رکاب رنگ است
آرزو چند اگر هست نگاهی دریاب
از شبیخون خط یار نگردی غافل
هرکجا شوخی گردیست سپاهی دریاب
دود پیچیدهٔ دل گرد سراغی دارد
از سویدا اثر چشم سیاهی دریاب
تاکی ای پای طلب زحمت جولان دادن
طوف آسودگی آبلهگاهی دریاب
یوسفیکنگرت اسباب مسیحایی نیست
به فلکگر نرسیدی بن چاهی دریاب
نامرادی صدف گوهر اقبال رساست
غوطه در جیبگدایی زن و شاهی دریاب
سعل بنیاد دو عالم شدی ای آتش عشق
ماگیاهیم ز ما هم پرکاهی دریاب
چه وجود وچه عدم بست وگشاد مژه است
چون شرر هر دو جهان را به نگاهی دریاب
خلوت عافیت شمعگداز است اینجا
پی خاکستر خودگیر و پناهی دریاب
دامن دیده به هر سرمه میالا بیدل
انتظاری شو وگرد سر راهی دریاب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
گردنی خم کن و معراجکلاهی دریاب
دام تسخیر دو عالم نفس نومیدیست
ای ندامتزده سررشتهٔ آهی دریاب
فرصت صحبتگل پا به رکاب رنگ است
آرزو چند اگر هست نگاهی دریاب
از شبیخون خط یار نگردی غافل
هرکجا شوخی گردیست سپاهی دریاب
دود پیچیدهٔ دل گرد سراغی دارد
از سویدا اثر چشم سیاهی دریاب
تاکی ای پای طلب زحمت جولان دادن
طوف آسودگی آبلهگاهی دریاب
یوسفیکنگرت اسباب مسیحایی نیست
به فلکگر نرسیدی بن چاهی دریاب
نامرادی صدف گوهر اقبال رساست
غوطه در جیبگدایی زن و شاهی دریاب
سعل بنیاد دو عالم شدی ای آتش عشق
ماگیاهیم ز ما هم پرکاهی دریاب
چه وجود وچه عدم بست وگشاد مژه است
چون شرر هر دو جهان را به نگاهی دریاب
خلوت عافیت شمعگداز است اینجا
پی خاکستر خودگیر و پناهی دریاب
دامن دیده به هر سرمه میالا بیدل
انتظاری شو وگرد سر راهی دریاب
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.