۲۶۵ بار خوانده شده
داغیم چون سپند مپرس از بیان ما
در سرمه بال میزند امشب فغان ما
عرضکمال ما عرقآلود خجلت است
ابر است اگر بلند شود آسمان ما
ما را چو شمع بابگداز آفریدهاند
یعنی ز مغز نرمتر است استخوان ما
شبنم صفت ز بسکه سبکبار میرویم
بوی گل است ناقهکش کاروان ما
چون شعله سر به عالم بالا نهادهایم
خاشاک وهم نیست حریف عنان ما
شوخی نگاه ما نفروشد چوآینه
عمریست تخته است زحیرت دکان ما
پرواز ناله نیز به جایی نمیرسد
از بس بلند ساختهاند آشیان ما
رنگ شکسته آینهٔ بیخودی بس است
یارب زبان ما نشود ترجمان ما
جز داغ نیست مائدهٔ دستگاه عشق
آتش خوردکسیکه شود میهمان ما
با آنکه ما اسیرکمند حوادثیم
عنقاست بینشان به سراغ نشان ما
کو خامشیکه شانهکش مدعا شود
آشفته استطرهٔ وضع بیان ما
پیداست راز سینهٔ ما بیدل از زبان
یک پارهٔ دل است زبان در دهان ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
در سرمه بال میزند امشب فغان ما
عرضکمال ما عرقآلود خجلت است
ابر است اگر بلند شود آسمان ما
ما را چو شمع بابگداز آفریدهاند
یعنی ز مغز نرمتر است استخوان ما
شبنم صفت ز بسکه سبکبار میرویم
بوی گل است ناقهکش کاروان ما
چون شعله سر به عالم بالا نهادهایم
خاشاک وهم نیست حریف عنان ما
شوخی نگاه ما نفروشد چوآینه
عمریست تخته است زحیرت دکان ما
پرواز ناله نیز به جایی نمیرسد
از بس بلند ساختهاند آشیان ما
رنگ شکسته آینهٔ بیخودی بس است
یارب زبان ما نشود ترجمان ما
جز داغ نیست مائدهٔ دستگاه عشق
آتش خوردکسیکه شود میهمان ما
با آنکه ما اسیرکمند حوادثیم
عنقاست بینشان به سراغ نشان ما
کو خامشیکه شانهکش مدعا شود
آشفته استطرهٔ وضع بیان ما
پیداست راز سینهٔ ما بیدل از زبان
یک پارهٔ دل است زبان در دهان ما
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.