۳۲۶ بار خوانده شده
باکمال اتحاد ازوصل مهجوریم ما
همچو ساغر می بهلب داریم و مخموریم ما
پرتو خورشید جز در خاک نتوان یافتن
یکزمین و آسمان از اصل خود دوریمما
درتجلی سوختیم وچشم بینش وا نشد
سخت پابرخاست جهل مامگرطوریم ما
با وجود ناتوانی سر بهگردون سودهایم
چون مه سرخط عجزیم ومغروریم ما
تهمت حکم قضا را چاره نتوان یافتن
اختیار از ماست چندانیکه مجبوریم ما
مفت ساز بندگیگر غفلت وگر آگهی
پیش نتوان برد جزکاریکه مأموریم ما
بحر در آغوش و موج ما همان محوکنار
کارها با عشق بیپرواست معذوریم ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
همچو ساغر می بهلب داریم و مخموریم ما
پرتو خورشید جز در خاک نتوان یافتن
یکزمین و آسمان از اصل خود دوریمما
درتجلی سوختیم وچشم بینش وا نشد
سخت پابرخاست جهل مامگرطوریم ما
با وجود ناتوانی سر بهگردون سودهایم
چون مه سرخط عجزیم ومغروریم ما
تهمت حکم قضا را چاره نتوان یافتن
اختیار از ماست چندانیکه مجبوریم ما
مفت ساز بندگیگر غفلت وگر آگهی
پیش نتوان برد جزکاریکه مأموریم ما
بحر در آغوش و موج ما همان محوکنار
کارها با عشق بیپرواست معذوریم ما
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.