۲۹۲ بار خوانده شده
اگر مردی در تسلیم زن راه طلب مگشا
ز هر مو احتیاجتگرکند فریاد لب مگشا
خم شمشیر جرأت صرف ایجاد تواضعکن
بهاینناخن همان جزعقدة چینغضبمگشا
خریداران همه سنگند معنیهای نازک را
زبان خواهیکشید اجناس بازار حلب مگشا
ز علم عزت و خواری به مجهولی قناعتکن
تسلی برنمیآید معمای سبب مگشا
به ننگ انفعالت رغبت دنیا نمیارزد
زه بند قبایت بر فسون این جلب مگشا
عدم گفتنکفایت میکند تا آدم و حوا
دگر ای هرزه درس وهم طومار نسب مگشا
بنای سرکشی چون اشک سرتا پا خلل دارد
علاج سیل آفتکن سربند ادب مگشا
ستم میپرورد آغوش گل از خار پروردن
زبانی راکزوکار درود آید به سب مگشا
حضور نورت از دقت نگاهی ننگ میدارد
به رنگچشم خفاش اینگرهجز پیش شب مگشا
سبکروحی نیاید راست با وهم جسد بیدل
طلسم بیضه تا نشکستهای بال طرب مگشا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
ز هر مو احتیاجتگرکند فریاد لب مگشا
خم شمشیر جرأت صرف ایجاد تواضعکن
بهاینناخن همان جزعقدة چینغضبمگشا
خریداران همه سنگند معنیهای نازک را
زبان خواهیکشید اجناس بازار حلب مگشا
ز علم عزت و خواری به مجهولی قناعتکن
تسلی برنمیآید معمای سبب مگشا
به ننگ انفعالت رغبت دنیا نمیارزد
زه بند قبایت بر فسون این جلب مگشا
عدم گفتنکفایت میکند تا آدم و حوا
دگر ای هرزه درس وهم طومار نسب مگشا
بنای سرکشی چون اشک سرتا پا خلل دارد
علاج سیل آفتکن سربند ادب مگشا
ستم میپرورد آغوش گل از خار پروردن
زبانی راکزوکار درود آید به سب مگشا
حضور نورت از دقت نگاهی ننگ میدارد
به رنگچشم خفاش اینگرهجز پیش شب مگشا
سبکروحی نیاید راست با وهم جسد بیدل
طلسم بیضه تا نشکستهای بال طرب مگشا
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.