۳۵۰ بار خوانده شده
نقاب عارض گلجوش کردهای ما را
تو جلوه داری و روپوشکردهای ما را
ز خود تهیشدگانگر نه از تو لبریزند
دگر برای چه آغوشکردهای ما را
خراب میکدهٔ عالم خیال توایم
چه مشربیکه قدح نوشکردهای ما را
نمود ذره طلسم حضور خورشید است
کهگفته است فراموش کردهای ما را؟
ز طبع قطره نمی جزمحیط نتوانیافت
تو میتراوی اگر جوشکردهای ما را
به رنگ آتش یاقوت ما و خاموشی
که حکم خون شو و مخروشکردهای ما را
اگر به ناله نیرزیم، رخصت آهی
نهایم شعله که خاموشکردهای ما را
چه بارکلفتیای زندگیکه همچو حباب
تمام آبله بر دوشکردهای ما را
چوچشم چشمهٔ خورشید حیرتی داریم
تو ای مژه ز چه خسپوشکردهای ما را
نوای پردهٔ خاکیم یک قلم بیدل
کجاست عبرت اگرگوشکردهای ما را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
تو جلوه داری و روپوشکردهای ما را
ز خود تهیشدگانگر نه از تو لبریزند
دگر برای چه آغوشکردهای ما را
خراب میکدهٔ عالم خیال توایم
چه مشربیکه قدح نوشکردهای ما را
نمود ذره طلسم حضور خورشید است
کهگفته است فراموش کردهای ما را؟
ز طبع قطره نمی جزمحیط نتوانیافت
تو میتراوی اگر جوشکردهای ما را
به رنگ آتش یاقوت ما و خاموشی
که حکم خون شو و مخروشکردهای ما را
اگر به ناله نیرزیم، رخصت آهی
نهایم شعله که خاموشکردهای ما را
چه بارکلفتیای زندگیکه همچو حباب
تمام آبله بر دوشکردهای ما را
چوچشم چشمهٔ خورشید حیرتی داریم
تو ای مژه ز چه خسپوشکردهای ما را
نوای پردهٔ خاکیم یک قلم بیدل
کجاست عبرت اگرگوشکردهای ما را
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.