۳۱۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۴۰۱

کوه نِیَم، سنگ نِیَم، چون که گُدازان نَشَوَم؟
دیدم جَمعیّتِ تو، چون که پَریشان نَشَوَم؟

کوه زِ کوهی بِرَوَد، سنگ زِ سنگی بِشَود
پس من اگر آدمی اَم، کمتر از ایشان نَشَوَم

آهنِ پولاد و حَجَر، در کَفِ تو موم شود
من که همه مومِ تواَم، چون که بدین سان نَشَوَم؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۰۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.