۳۵۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۳۹۸

جمعِ تو دیدم، پس ازین هیچ پَریشان نَشَوَم
راهِ تو دیدم، پس ازین هَمرَهِ ایشان نَشَوَم

ای کِه تو شاهِ چَمَنی، سیر کُنِ صد چو مَنی
چَشم و دِلَم سیر کُنی، سُخرهٔ این خوانْ نَشَوَم

کعبه چو آمد سویِ من، جانِبِ کعبه نَرَوَم
ماهِ من آمد به زمین، قاصِدِ کیوان نَشَوَم

فَربه و پُر بادِ تواَم، مَست و خوش و شادِ تواَم
بَنده و آزادِ تواَم، بَندهٔ شیطانْ نَشَوَم

شاهِ زمینیّ و زمان، هَمچو خِرَد فاش و نَهان
پیشِ تو ای جان و جهان، جُمله چرا جانْ نَشَوَم؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.