۳۷۸ بار خوانده شده

از همه کس کناره گیر صحبت آشنا طلب

از همه کس کناره گیر صحبت آشنا طلب
هم ز خدا خودی طلب هم ز خودی خدا طلب

از خلش کرشمه ئی کار نمی شود تمام
عقل و دل و نگاه را جلوه جدا جدا طلب

عشق بسر کشیدن است شیشه کائنات را
جام جهان نما مجو دست جهان گشا طلب

راهروانبرهنه پا راه تمام خار زار
تا به مقام خود رسی راحله از رضا طلب

چون بکمال میرسد فقر دلیل خسروی است
مسند کیقباد را در ته بوریا طلب

پیش نگر که زندگی راه بعالمی
از سر آنچه بود و رفت در گذر انتها طلب

ضربت روزگار اگر ناله چو نی دهد تو را
بادهٔ من ز کف بنه چاره ز مومیا طلب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:ز رسم و راه شریعت نکرده ام تحقیق
گوهر بعدی:بینی جهان را خود را نبینی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.