۳۴۹ بار خوانده شده

چو موج مست خودی باش و سر بطوفان کش

چو موج مست خودی باش و سر بطوفان کش
ترا که گفت که بنشین و پا بدامان کش

بقصد صید پلنگ از چمن سرا برخیز
بکوه رخت گشا خیمه در بیابان کش

به مهر و ماه کمند گلو فشار انداز
ستاره ر از فلک گیر و در گریبان کش

گرفتم اینکه شراب خودی بسی تلخ است
بدرد خویش نگر زهر ما بدرمان کش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:تکیه بر حجت و اعجاز و بیان نیز کنند
گوهر بعدی:خضر وقت از خلوت دشت حجاز آید برون
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.