۳۲۵ بار خوانده شده

بر جهان دل من تاختنش را نگرید

بر جهان دل من تاختنش را نگرید
کشتن و سوختن و ساختنش را نگرید

روشن از پرتو آن ماه دلی نیست که نیست
با هزار آینه پرداختنش را نگرید

آنکه یکدست برد ملک سلیمانی چند
با فقیران دو جهان باختنش را نگرید

آنکه شبخون بدل و دیدهٔ دانایان ریخت
پیش نادان سپر انداختنش را نگرید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:خوشتر ز هزار پارسائی
گوهر بعدی:مرا براه طلب بار در گل است هنوز
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.