۳۶۱ بار خوانده شده

غزل سرای و نواهای رفته باز آور

غزل سرای و نواهای رفته باز آور
به این فسرده دلان حرف دل نواز آور

کنشت و کعبه و بتخانه و کلیسا را
هزار فتنه از آن چشم نیم باز آور

ز باده ئی که بخاک من آتشی آمیخت
پیاله ئی بجوانان نو نیاز آور

نئی که دل ز نوایش بسینه می رقصد
مئی که شیشهٔ جان را دهد گداز آور

به نیستان عجم باد صبحدم تیز است
شراره ئی که فرو می چکد ز ساز آور
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:درون سینهٔ ما سوز آرزو ز کجاست؟
گوهر بعدی:ایکه ز من فزدوه ئی گرمی آه و ناله را
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.